پرسمان3 | ||
|
ج: ظاهر آن است كه مراد سائل از نماز وحشت نمازي است كه مشهور است به نماز ليلة الدفن، اگر مراد از نماز وحشت متعدده اين است كه يك نفر در يك شب از براي چند ميت نماز وحشت بكند ضرر ندارد و ميتواند كرد، و اگر مراد آن است كه يك نفر در يك شب چند نماز وحشت از براي يك ميت بكند نميتواند كرد، و خصوص روايت نماز وحشت تعدّدي در آن وارد نشده، و آن چه ميان مردم شهرت دارد كه سنّت است چهل نفر نماز وحشت بكنند مستندي در اين خصوص نديدهام، و صاحب كتاب حدائق نيز تصريح كرده است كه: لم أقف له علي مستند و لا قول معتمد، «2» پس تخصيص به عدد چهل نفر راهي ندارد، و هر كه خواهد به هر عددي كه باشد خواه چهل يا كمتر يا بيشتر يك نماز وحشت كه دو ركعت باشد ميتواند كرد، بلكه احتياط آن است كه همين يك نفر
دو ركعت بكند و ديگران نكنند، چه روايتي كه در اين خصوص به نظر رسيده به اين نحو است كه: «قال رسول اللّٰه (ص): لا يأتي علي الميت أشدّ من اول ليلة، فارحموا أمواتكم بالصدقة، فان لم تجدوا فليصلّ أحدكم ركعتين يقرأ في الاولي الحمد و آية الكرسي، و في الثانية الحمد، و القدر عشراً، فاذا سلّم قال: اللّهُمَّ صلّ علي محمد و آله و ابعث ثوابهما إلي قبر فلان، فانه تعالي يبعث من ساعته ألف ملك إلي قبره، مع كل ملك ثوب و حلة، و يوسع اللّٰه له في قبره من الضيق إلي يوم ينفخ في الصور، و يعطي المصلّي بعدد ما طلعت عليه الشمس حسنات يرفع له اربعين درجة». «1» و في رواية اخري: بعد الحمد التوحيد مرتين في الاولي، و في الثانية بعد الحمد التكاثر عشراً، ثم الدعاء المذكور. «2» و در روايت اولي محتمل است كه آية الكرسي يك مرتبه باشد، و احتمال ده مرتبه نيز دارد، و ليكن در روايتي ديگر كه كفعمي از والد خود نقل كرده هم چنان كه در حدائق ذكر كرده است تصريح شده كه در ركعت اول آية الكرسي يك مرتبه خوانده شود. «3» و كفعمي در كتاب بلد الامين ميگويد كه در بعضي از كتب اصحاب ديدم كه در ركعت اولي بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسي و دو مرتبه سورۀ توحيد و در دوم بعد از حمد ألهيكم التكاثر [ده مرتبه] بخواند. «4» و به هر تقدير ظاهر از «فليصلّ أحدكم» اين است كه يك نفر بكند، پس در تعدّد آن بيم بدعت ميرود و ترك آن بهتر است. و اما آن كه از كلام صاحب حدائق استفاده ميشود كه «اخباري كه در نحو خصوص اين نماز رسيده ظاهر آن است كه اين طريق اهل سنّت باشد، پس گاه اصل اين نماز بدعت باشد» «1» صحيح نيست، چه حديث اين نماز را ابن فهد در موجز خود و رضي الدين بن طاوس در كتاب فلاح السائل از پيغمبر روايت كردهاند «2»، و اگر چه محتمل است كه از طريق اهل سنّت باشد، و ليكن به جهت تسامح در ادلۀ سنن كه مشهور ميان علماي شيعه است و از احاديث صحيحه مستفاد ميشود اثبات استحباب اين نماز به اين اخبار ميتوان كرد. و اما در خصوص پيش از دفن اين نماز را كردن پس اگر چه كساني كه اين نماز را ذكر كردهاند به عنوان نماز ليلة الدفن ذكر نمودهاند، و ليكن در حديث مذكور شب اول رسيده است، و ظاهر و متبادر آن است كه شب اول وفات باشد. اما آن چه در آخر حديث در دعا مذكور شده است: «و ابعث ثوابهما إلي قبر فلان فانه تعالي يبعث من ساعته ألف ملك إلي قبره و يوسع اللّٰه في قبره». ميتواند شد كه مبني بر غالب باشد كه شب اول وفات و دفن يكي است. يا چون در زمان صدور حديث كه زمان پيغمبر بود چون تأخير دفن و نقل نعش به جائي نميشد و شب اول وفات و دفن يكي بود چنين فرمودهاند. علاوه بر اين كه نماز را در شب اول وفات كردن، و دعا كردن كه خدا ثواب آن را به قبري كه بعد دفن خواهد شد بفرستد تا در آنجا به استراحت بيفتد، و خداي تعالي هم در آن ساعت ثواب را به موضع دفن او بفرستد منافاتي با هم ندارد. پس ظاهر آن است كه در شب اول وفات اين نماز مستحب باشد نه شب اول دفن هر گاه بعد از شب اول وفات باشد، و ليكن چون احتمال ليلة الدفن نيز ميرود و فقهاء نيز به ليلة الدفن تعبير كردهاند هر گاه از براي كسي كه شب اول وفات او با شب اول دفن او مختلف باشد هر دو شب را بكند بد نخواهد بود، و ليكن اكتفا به ليلة الدفن تنها كردن اشكال دارد، و كسي كه ليلة الوفاة را نماز نكرده باشد احتياط آن است كه ليلة الدفن را ترك كند، بلكه چون ظاهر از حديث آن است كه اگر صدقه يافت شود اين نماز نكند احوط آن است كه در صورت امكان تصدق اگر چه قليلي باشد اين نماز كرده نشود.
______________________________ (1) تتمه اين جواب را در مسأله دوم كتاب الصلاة ببينيد. (2) حدائق، 10/ 546.
______________________________ (1) حدائق، 10/ 546؛ فلاح السائل، 86 با تفاوت جزيي؛ مصباح كفعمي، 411 در حاشيه. (2) حدائق، 10/ 546. (3) مصباح كفعمي، 411 در حاشيه. (4) در بلد الامين نيافتيم. فلاح السائل، 86. _ ______رسائل و مسائل (للنراقي)، ج1بخش1، ص: 108
______________________________ (1) حدائق، 10/ 547. (2) فلاح السائل، 86. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|